بهاره جون مابهاره جون ما، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره
زندگی عاشقانه مازندگی عاشقانه ما، تا این لحظه: 17 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره

مامان و بابای منتظر نی نی

با تو من نیز مادر شدم

سلام زندگی مامانی خوبی عزیزم امروز خیلی خوشحالم میدونی چرا اخه روز مادره و من با وجود پر از مهرو مبارک شماست که مادر شدم مامانی عاشقتم نمیدونی چه حس ناب و قشنگیه کلمه مادر من مادر شدم از وقتی تو اومدی تو وجودم منم میتونم بگم مادرم با افتخار داد بزنم و به همه بگم من یه مادرم یه مادر عاشق یه مادری که جونش بسته به جون نازنیننشه و با نفسای اون نفس میکشه و با وجود اون داره زندگی میکنه  نی نی ناز نازی مامانی امسال روز مادر واسم یه جور دیگه اس اخه تا به امروز همه فقط روز زنو بهم  تبریک میگفتن اما از امروز به بعد همه روز مادرو بهم تبریک میگن حتی بابایی صبح بهم میگه مامانی نازنین روزت مبارک نمیدونی چقدر بال در میارم وقتی این واژ...
30 فروردين 1393

هفت سین 93

سلام زندگی مامانی خوبی عسلم یادته گفته بودم از هفت سینم حتما برات عکس میگیرم میزارم تا ببینی چه مامانی داری عروسکم خوب دیگه اونقدر مسائل مهم تری پیش اومد که مامانی تازه وقت کرد تا برات بزاره  و به قولش عمل کنه جیگر طلای مامانی نمیدونی با چه ذوق و عشقی هفت سین امسالمو چیدم چقدر ارزو  کردم ارزو کردم تا ایشاله سال دیگه با شما نازنینم هفت سینمو بچینم اخه اون موقعه هنوز نمیدونستم اومدی پیشم چقدر ارزو کردم میچیدمو تو دلم هزار بار ارزو میکردم تا عیدی امسالم شما باشی و دیگه بیایی پیشم ارزو میکردم سال دیگه شما اون گوشه نشسته باشیو من هفت سین بچینم و با بابایی چقدر سر سفره ارزو کردیم تا سال دیگه کنارمون باشی که به لطف خدا خدا جون...
27 فروردين 1393

حال مامانی بهتر شد

سلام زندگی مامانی خوبی عزیزم چه خبرا من که فعلا ازت بی خبرم چون هنوز که تکون نمیخوری اخه خیلی زوده واسه تکون خوردنت جیگر گوشم خداروشکر حال مامانی بهتر شده فکر کنم معجزه سیرابی باشه البته میدونم شما نازنینیو نمیتونی ناراحتی و مریضی مامانی رو ببینی به خاطر همینم زیاد اذیتم نمیکنی زندگی مامانی همش دلم میخواد برم واست یه عالمه وسایل بخرم اما بابایی میگه زوده اخه وقتی هنوز نمیدونی دختره یا پسر چی میخوایی بخری که خوب طبق معمول من تسلیم حرف منطقی بابایی میشم .عزیزم دوست دارم عمرو زندگیم فقط قول بده تا اخرش بمونی و تنهام نزاری نمیدونم چرا همش نگرانم فقطم نگران همین موضوع الهی که هیچ مشکلی پیش نمیادو این نگرانیامم میزارم پای نگرانی های ...
26 فروردين 1393

فقط واسه نی نی جونم

سلام عمرم سلام زندگیم سلام جیگر گوشم خوبی عزیزم دیگه نمیگم دلم برات تنگ شده چون داریم با هم زندگی میکنیم دارم حست میکنم تو تو وجودمیو من دارم عاشقی میکنم زندگی مامانی دوست دارم عزیزم من دارم صدای قلبتو با تمام وجودم حس میکنم حس میکنم یه چیزی تاپ تاپ داره رو دلم صدا میده و منو از خود بی خود میکنه و من هر روز بیشتر باورم میشه که هستی و بهم چسبیدی زندگی مامانی این روزا حالم اصلا خوب نبود به خاطر همینم رفتیم خونه مامانی ( مامان خودم ) که طفلکیا مامانم با خاله جونیات مثل پروانه دور سرم میچر خیدنو فقط میگفتن بگو چی میخوای که دستشون درد نکنه غذا درست میکردن میاوردن میبوردن میشستن همش بهم میگفتن بخور خیلی ضعیف شدی اینجوری نی نی ضعیف می...
24 فروردين 1393

خوش اومدی ارام جان مامانی

سلام نازنینم سلام زندگیم سلام فرزند دلبندم امروز دیگه رسما میتونم بگم خوش اومدی به دل و جون و روح مامانی نازنینم پس بمون تا اخرش واسه مامانی که اگه خدای نکرده نباشی مامانی دق میکنه نازنینم  دیروز رفتم دکترو سونو گرافی که به لطف و کرم خدا همه چی عالی بود و شما وجود داشتی و بارداری پوچم نبود و تازه قلب کوچیکتم بود الهی مامانی فدای اون قلبت بشه عزیزترینم الهی همیشه قلبت کار بکنه و روز به روز مامانی شاهد ضربان قلب نازت باشه که هیچ اهنگی خوشتر و شیرینتر از اهنگ و صدای قلبت واسه مامانی نیست . عزیزترینم دیروز به همه وجود مبارکتو اعلام کردیم یهنی وقتی از در مطب اومدم بیرون شروع کردم به همه اس ام  اس دادم که صبح متنشو نوشته بودم...
20 فروردين 1393

اخبار این روزها

سلام عزیز دلم خوبی عمرو زندگی مامانی دلم برات یه ذره شده بود گلم تو رو خدا سفت سفت به مامانی بچسبو ازش جدا نشو بالاخره دیروز دکترم اومدو رفتم پیشش اول کلی بهم تبریک گفت بعدشم کلی برام ازمایش نوشت و گفت اینارو زود زود انجام بده و همون روزی که میخوایی بیایی پیشم برو یه سونو دیگه بده چون این سونویی که رفتی چون تازه بوده هیچی توش نیستو فقط نشون داده کیسه اب وجود داره جنین توش نیست باید یه سونو دیگه بدی تا مطمئن بشیم شاید بارداری پوچ باشه و جنینی توش نباشه مامانی با گفتن این حرف خانوم دکتر دلم هری ریخت پایین و ارزو کردم تا اینجوری نباشه و تو دلم باشی عزیزمامانی تورو خدا قول بده تو دلم باشیو همه اینا یه بازی نباشه عزیزدلم حالا باید تا ...
17 فروردين 1393

حکایت این روزهای مامانی

سلام زندگی مامانی سلام ارام جانم خوبی عزیزم واقعا شرمنده که دیر به دیر میام بهت سر میزنم برات گفتم که سرما خوردم عزیزم چشمت روز بد نبینه داشتم میمردم اونقدر حالم بد بود که نگو دو بار رفتم دکتر و اونقدر سرم و امپول  وصل کردم که دیگه سوراخ سوراخ شدم  به خاطر وضعیتمم نمیتونم دواهای قوی بدن به خاطر همون خوب نمیشم شکر خدا امروز حالم یکم بهتر شده و میتونم چیزی بخورم اخه چند وقته یه دل سیر چیزی نخوردم یعنی اصلا گشنم نمیشه یا دلم چیزی نمیخواد که بخورم همشم حالت تهوع دارم که نمیدونم از وجود مبارک شماست یا از مریضیه که دکتر گفت از مریضیت میتونه باشه چون اوایل صبح حالم خوبه و شبا حالت تهوع دارم خلاصه مامانی اونقدر تو این چند وقت ل...
12 فروردين 1393
1